سپیدان و برف
یکی از روزهای تابستان زمانی که پرهام رو از مهد برداشتم ، بهش گفتم مامان دوست داری الان کجا بری که بهت خوش بگذره ، هر جا دوست داشته باشی با هم می ریم.توی فکرم این بود که می گه خانه امیر حسین ( پسر عموی پرهام ) یا شهر بازی گاندو ، یا پارک . ولی گفت دوست دارم برم کوهستان ، گفتم کوه دوست داری بری ، گفت نع کوهستان که پر از برف باشه ، بهش گفتم مامان الان فصل برف نیست ، چند ماه دیگه باید صبر کنی تا برف بیاد . خیلی وقتا ازم می پرسید پس کی برف می آد ، می گفتم هر وقت هوا خیلی سرد بشه ، هوا سرد می شد می پرسید پس چرا برف نمی آد ؟؟؟ خلاصه پسرمون حسابی دلش هوای برف داشت . متاسفانه امسال...
نویسنده :
فریده
12:50